یادداشت/مهدی نصیری راد؛
میرزا کوچک خان، سردار مبارزه با استبداد و استعمار

به گزارش بهجت خبر؛ میرزا کوچک خان اسطوره انقلابی گیلانیان در اواخر قرن گذشته و در بحبوحه جنگ جهانی اول پس از سال ها مجاهدت در نهضت مشروطه و انحراف آن نهضت با مشورت ملیون گیلان و جمعی از علمای شاخص تصمیم گرفت تا دست به اسلحه ببرد و در مقابل تجاوز دول استعمارگر روسیه
به گزارش بهجت خبر؛ میرزا کوچک خان اسطوره انقلابی گیلانیان در اواخر قرن گذشته و در بحبوحه جنگ جهانی اول پس از سال ها مجاهدت در نهضت مشروطه و انحراف آن نهضت با مشورت ملیون گیلان و جمعی از علمای شاخص تصمیم گرفت تا دست به اسلحه ببرد و در مقابل تجاوز دول استعمارگر روسیه و انگلیس قیام نماید.
اتحاد اسلام، کانون اصلی رهبری و مرکز ثقل تصمیمگیریهای سیاسی، اداری، اجتماعی و نظامی نهضت جنگل بود و حفظ استقلال ایران را تعقیب میکرد.
وی کانون مقاومت را در فومن ، آشکارا تشکیل داد. مردم انقلابی گیلان ، فوج فوج ، چون پروانه به گرد شمع وجود میرزا گرد آمدند و میرزا کوچک، آشکارا مبارزه مسلحانه خود را علیه روس و انگلیس که سراسر خاک ایران را اشغال کرده بودند، آغاز و به تدریج مجاهدان و یارانی را جذب این تشکیلات کرد. این نهضت با پیوستن دکتر حشمت، حاج احمد کسمایی و شماری از روحانیان چون: شیخ بهاءالدین املشی از روحانیون انقلابی مشروطه در جنگلهای فومن بنیان گذاشته شد و شکل گرفت و کم کم دستههای مسلح کُرد به فرماندهی خالوقربان و احسان الله خان، عضو پیشین گروه انقلابی کمیته مجازات و شماری از روشنفکران و… به نهضت پیوستند.
خود میرزا کوچک خان جنگلی در از نامه خود به سرکنسول روسیه در گیلان خاطر نشان میکند: «… من و رفقایم محال است آلت دست آنها بشویم، عاری از شرف میدانم کسی را که حقوق و حاکمیّت و استقلال مملکت را فدیه شغل و مقام کند… من استقلال ایران را خواهانم و بقای اعتبارات کشور را طالبم، آسایش ایرانی و همه ابناء بشر را بدون تفاوت دین و مذهب شایقم …» «ما به شرافت زیست کرده و با شرافت مراحل انقلابی را طی کردهایم و با شرافت خواهیم مُرد…
سرانجام با اتحاد سه جانبه شوروی، انگلیس و دولت وقت،نهضت جنگل بیش از پیش رو به افول گذاشت و ضعیف شد. هر سه قدرت بر نابودی نهضت جنگل، هم پیمان شدند. با این یورش سنگین و در هم کوبنده سه قدرت شوم، یاران میرزا کشته، تسلیم و یا پراکنده شدند.
آنچه در این مرحله درخور درنگ و درسآموز است این که : میرزا با این که میتوانست به یک کشور بیگانه پناهنده و یا از ایران خارج شود، به همه این موقعیتها، پشت پا زد و بر آرمان و هدف خود پای فشرد و به شهادت مدارک غیر درخور تردید، همه پیشنهادهای مصالحه و معامله سیاسی را به دلیل آن که با باورها و شرافت ملی وی ناسازگاربود ردکرد و مرگ شرافت مندانه او در میان برف و کولاک دلیل بارزی است بر این که به هیچ قدرت غیر ملی سرفرود نیاورد و با وجود راههای گوناگون برای رهایی از مرگ و ادامه زندگی زیر بیرق بیگانگان، خود را تسلیم طبیعت کرد، نه تسلیم گرگهای آدمخوار. این در حالی بود که رهبران چپ وابسته، که میرزا را ایدئولوک سرمایهداری میدانستند و فرصت طلبانی که به او لقب ضد انقلاب میدادند، با کمک و پشتیبانی دولت شوروی به قفقاز فرار کردند، تا جان به سلامت بیرون ببرند و چند صباحی در زیر بیرق بیگانه زندگی کنند.
برچسب ها :فومن ، کوچک جنگلی ، میرزا ، میرزا کوچک خان ، نهضت جنگل
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰