دستاوردهای «سیلی سخت» ایران

 (۱)ساده‌زیستی و مردمی‌بودن،

(۲) بیطرفی و عدم ورود به منازعات میان جناح‌های سیاسی سیاسی

(۳) دفاع از مرزهای ملی و تأمین امنیت برای کشور

چنینی شخصیتی به شکل آشکار و خلاف قوانین بین المللی توسط یک مقام سیاسی رسمی در کشوری ثالث ترور دولتی می شود و دولت تروریست آمریکا در کمال وقاحت پس از آن رجزخوانی می کند که چه شد از انتقام تان؟ ما منتظریم!

از طرف دیگر، موج گسترده خشم مردم ایران از چنین اقدام وقیح و زورگویانه‌ای در تشییع پیکر شهدای مقاومت انتظارها را از حکومت ایران بسیار بالا برد در سطحی که عدم اقدام متقابل دیگر محلی از اعراب نداشت. پس می بایست اقدام متقابل انجام می شد.

حمله موشکی سپاه به دو پایگاه نظامی آمریکا در عراق در متن این شرایط قابل تفسیر است و به اعتقاد من،  تا این لحظه ورق را به سود ایران برگردانده است. لذا سیلی ایران تاکنون حامل چند دستاورد برای آن بوده است:

۱٫ ترک برداشتن هیمنه امریکا در منطقه؛

آمریکا از دهه ۹۰ خود را یگانه قدرت و پلیس جهان معرفی کرده است و برخی کشورهای خاورمیانه امنیت خود را بر همین اساس بنا نهاده اند. این ذهنیت که هیچ کشوری توان و حتی جرأت مقابله با آمریکا ندارد با سیلی موشکی ایران ترک برداشت. ترامپ دیروز می گفت ما با فاصله قدرتمندترین ارتش دنیا را داریم و امروز گفت از صلح برای دنیا سخن گفت! امروز پس از دهه‌ها، یک کشور بطور رسمی به پایگاههای نظامی آمریکا حمله کرد و رئیس پلیس دنیا گفت همه چیز خوب است!پس آن «منتظریم» چه شد؟!

۲. تحکیم موقعیت ایران در منطقه؛

با توجه به وضع تحریم‌های شدید اقتصادی از سوی آمریکا و وقوع اعتراضات اجتماعی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ این ذهنیت در نزد کشورهای منطقه ایجاد شده بود که حکومت ایران در موقعیت متزلزل قرار گرفته و ترور نفر اول نظامی ایران موجب تحقیر بین المللی جمهوری اسلامی می‌شود. اظهارات قاطعانه مقامات ایران از همان ابتدای رویداد و موج سراسری مردم در خون‌خواهی از سردار سلیمانی وقتی با حمله موشکی سپاه به پایگاه نظامی اصلی آمریکا در عراق همراه شد و تهدید نظامی قاطعانه ایران علیه کشورهای مبدأ هواپیماهای آمریکایی در منطقه صورت گرفت این پیام به صراحت به حامیان منطقه‌ای دولت تروریست آمریکا ارسال شد که ایران در دفاع از منافع ملی خود با هیچ کس شوخی ندارد. اکنون آنها می دانند ایران پایش برسد ایران در مقابل گاو نر بی‌کله آمریکا خواهد ایستاد چه رسد به بزغاله‌های نفتی!

۳٫ ترمیم همبستگی داخلی

ترور سردار سلیمانی به دلایل چهارگانه ذکر شده در بالا بسیار حایز اهمیت بود. لذا طبیعی بود که فشار زیادی بر حکومت ایران وارد شود. فشار طاقت فرسا اما پس از شرکت دریاگونه مردم ایران در استقبال از پیکر سردار سلیمانی ایجاد شد. اگر ایران بطور مستقیم به آمریکا پاسخ نمی‌داد نتیجه همان می‌شد که ترامپ می‌خواست. پس اقدام متقابل می‌بایست به هر قیمتی انجام می‌شد. با توجه به غافلگیری سیاستمداران آمریکایی و دولت‌های عربی از اقدام متقابل «زود و مستقیم» ایران هم فشار از روی دوش حکومت ایران برداشته شد و هم مشارکت همه قشری مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی شکاف‌های اجتماعی ایجاده شده را ترمیم کرد. اکنون حکومت ایران در نزد مردم و طرفدارانش «مصمم و بااراده» تلقی می شود.

۴. تضعیف موقعیت ترامپ در داخل آمریکا

ترامپ با دستور ترور سردار سلیمانی اقدامی پرریسکی انجام داد. پس از آن هم رجزخوانی‌هایش ادامه یافت و عنوان کرد هر نوع اقدام متقابل ایران علیه سربازان و تجهیزات آمریکا را با پاسخ قاطع جواب خواهد داد. حتی تصمیم ابلهانه برای نابودی ۵۲ مرکز فرهنگی مورد علاقه ایرانیان. پاسخ مستقیم ایران انجام شد. بیانات امروز او نمایانگر عقب نشینی آشکار از مواضع چند روز پیش اوست. اکنون و نیز در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این سوال از او پرسیده خواهد شد که چرا به گفته هایش عمل نکرد؟! و اصولا می توان به گفته‌های چنین رئیس جمهوری اعتماد کرد؟ افزون بر این، جو ترس عمومی ایجاد شده ناشی از انتقام ایران در فضای عمومی آمریکا که حتی رئیس مجلس آمریکا را به دعا واداشته بود  و بازیگران هالیوودی نامه فدایت شوم برای ایران می فرستادند این سوال را در زمان انتخابات ایجاد خواهد کرد آیا رئیس جمهورشان فرد مطمئنی برای امنیت کشورشان هست؟