کد خبر : 6359
تاریخ انتشار : جمعه 26 آوریل 2024 - 0:58

کمبود نهاده های کشاورزی در شهرستان شفت/ کم کردن وابستگی غذایی به خارج از طریق تقویت قطب کشاورزی/ گلایه های کشاورزان بخش احمد سرگوراب

کمبود نهاده های کشاورزی در شهرستان شفت/ کم کردن وابستگی غذایی به خارج از طریق تقویت قطب کشاورزی/ گلایه های کشاورزان بخش احمد سرگوراب

در گفت و گو با کشاورزان بخش احمدسرگراب شفت: قطب کشاورزی می تواند دولت را از جهت وابستگی غذایی به خارج از کشور کم کند یا حتی نیاز خوراکی اش را تامین کند

همیشه برنج قوت غالب مردم گیلان بوده و شالیکاران در فصل کشت برنج با انبوهی از مشکلات مواجه اند. کشاورزان شفتی نیز از این قائده مستثنی نبوده و با رنج فراوان در کاشت، داشت و برداشت برنج، این محصول را به خانه ها می برند و یا به بازار عرضه می کنند.

رنجی تمام ناشدنی که توام با عشق است و وقتی دانه های زرد ِ جو سلسله مراتب خود را طی می کند و از زرد شدن به سبزی می گراید و سپس زرد می شود واین دانه های زرد ِ طلایی در کارخانه های برنجکوبی به دانه های مروارید سفید تبدیل می شود، این سپید دانه ها عمری از زارع می کاهد و زارعان با عشق و انتظار این دوره چند ماهه را سپری می کنند.

به گزارش بهجت خبر؛ به درخواست چند کشاورز زحمتکش جهت تهیه گزارش از مشکلات و کمبود نهاده های کشاورزی عازم بخش احمدسرگوراب در شهرستان شفت شدیم و با استقبال خوب مادر شالیکار وارد مزرعه شده و از خزانه برنج که به سبزی آراسته بودند دیدن کردیم.

حیف مان آمد از زحمات مادران شالی گپی به میان نیاوریم و قدردانی نکنیم. آنها دستان زمخت و مهربانی دارند که در لابلای بوته های برنج آسیب می بینند و از گزند حشرات موزی و غیره در امان نیستند اما این دستان، صاحبان قلبی بزرگ به وسعت دریا و زیبایی تمام گلها دارند. قلب بزرگ و زیبا داشتن نشانه مهربانی بی حد و نصاب است که این مادران و دختران شالی از آن بهره مندند. انصاف نبود از مشکلات و دردهای دلشان بگویم و به رئوفی و پاکی قلب شان اشاره نکنم.

با تمام وجود پای درد و دل های مادران و پدران شالیکار نشستیم و اینبار تریبون را برای شان آزاد گذاشتیم که هر چه دل پاک شان میخواهد بگویند. گوش شدیم و صدای شان را ضبط کردیم تا به تحریر در آورده و به سمع مسوولان ذیربط برسانیم. امیدواریم که در اولین فرصت نگاهی مهرآمیز به خواسته هایشان شود که مستلزم این نگاهند.

محمدعلی مرد خانواده از کمبود کود شیمیایی و نهاده های کشاورزی گلایه دارد. او بدون وقفه از نبود کود کافی برای مصرف قبل از نشاء و نیاز مبرم کود در این بازه زمانی گله مند است. او می گوید: کمبود کود بیداد می کند، کارگزاران کودهای کامل را ندارند. مثلا اگر زمینی به ۳ نوع کود نیاز داشته باشد و حواله ۳ نوع کود هم از کارگزاران در بخش خصوصی که وابسته به جهاد است دریافت کند و کارگزاران یا شرکت تعاونی ها یک یا دو نوع کود داشته باشند بقیه کود ها از حساب کشاورز حذف می شود. ضمن آنکه ممکن است یک زمین کشاورزی نیازمند تزریق دو یا سه نوع کود باشد.

در ابتدای سال با افزایش قیمت ۳۰ الی ۴۰ درصدی کود شاهد بودیم حالا که فصل کاشت برنج است ضمن افزایش قیمت ،با کمبود کود مواجهیم که کشاورزان بالاجبار باید به سبک قدیم نشاء کاری را آغاز کنند. ما بین کارگزاران، حواله نویسان و زمین زراعی خود مستاصل مانده ایم.

فرزند ارشد و دانشجوی خانواده که در کنار والدین پا به پای آنها در زمین کشاورزی کمک حال شان است در ادامه حرف های پدر و ضمن تایید جملاتش اشاره به رنج فراوان در بدست آوردن برنج می کند و از زحمات فراوان روستائیان در عرصه کشاورزی قدردانی میکند.

جوان کشاورز زاده پیرو حرف های پدرمی گوید: کشاورزی یکی از عمده ترین شغل های پردرآمد منطقه است. قطب کشاورزی می تواند دولت را از جهت وابستگی غذایی به خارج از کشور کم کند یا حتی نیاز خوراکی اش را تامین کند. برنج که یکی از اصلی ترین محصولات استراتژیک جهان است در استان های شمالی کشور کشت می شود، اما اگر کود کافی نداشته باشد آن بهره وری لازم و آن مقدار پیش بینی شده و پتانسیل تولیدش در منطقه که وجود دارد صد در صد محقق نمیشود، بنابراین کشاورز ضمن زحمت سالیانه کشاورزی، پایان سال زراعی خوبی نصیبش نمی شود و بجای اینکه در هر هکتار ۲ تن و یا ۳ تن برنج مرغوب برداشت کند، نصف این مقدار عایدش می شود و این هدر دادن عمر و اتلاف وقت کشاورز است. با وجود هزینه های زیاد و بهره وری کم که زیان فراوانی در پی دارد و آن محصول مورد انتظار هنوز به وقوع نپیوسته و ضرر آن برای کشاورز و به تبع آن برای دولت است، چرا که دولت هم با این محصول استراتژیک می تواند جامعه اش را از وابستگی غذائی به خارج از مرزها را نجات دهد.

متاسفانه کشاورز به حال خود رها شده و انگار کسی توجهی به نیاز های اساسی کشاورزان نمی کند در حالی که مقدار کشاورزی مان معلوم است. یعنی سطح زیر کشت همه استانها و کشور در سطح برنجکاری مشخص است. هر ساله برای همین مقدار ِ مشخص شده، کود به بازار هدف تزریق میشود اما الان کودها که از طریق شرکت های تعاونی عرضه میشود آن هدف محقق نشده، بخش خصوصی و کارگزارانی که کودها را از شرکت های تولید کننده خریداری و بدست کشاورز می رسانند آنها هم با سردرگمی و سرگردانی مواجهند، اگر وضع به همین منوال پیش برود به گمانم آخرین میخ بر تابوت مرگ کشاورزی و بر تابوت دولت در این ایام رقم خواهد خورد. وقتی دولت ناتوان از تامین نهاده های کشاورزی است کشاورز انگیزه کمتری برای کشت دارد، حتی هجوم غیر بومی ها برای خرید مزارع کشاورزی به گیلان بیشتر از گذشته است. چه بسا ما در همین ایام پیش رو شاهد این باشیم که کشاورز به بهای اندک زمینش را به غیر بومی واگذار کند و آن روز حرف ما صحت پیدا کند که آخرین میخ بر تابوت کشاورزی زده شد. این بی برنامگی دولت یا بی برنامگی جهاد کشاورزی که به تبع آن دولت است تایید می کند که عملا ما بعد از این همه سال بجای آنکه برای کشاورزی یک برنامه منسجم مدون کنیم دچار بی برنامگی شدیم.

گپ و گفت ما با این خانواده زحمتکش کشاورز بطول انجامید،مشکلات کشاورزان بیش از این حرف ها بود،اما ما به یک مشکل، آنهم کمبود کود بسنده کردیم. همسایه ها هر کدام به نحوی خواسته هایشان را در زمینه کشاورزی مطرح کردند. اما مهم ترین و اساسی ترین مشکل آنها عدم دسترسی به کود بود که الزاما باید قبل از نشا بدست شان برسد.

/آسیه جمالی گشتی

/انتهای پیام

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.