کد خبر : 237
تاریخ انتشار : جمعه 30 آگوست 2019 - 14:32

چایکار نمونه کشور؛

چای ایرانی باید تاج سری باشد/چای باید آزاد باشد نه اینکه رها باشد/مسئولین باید جلوی خرد شدن زمین ها را بگیرند

چای ایرانی باید تاج سری باشد/چای باید آزاد باشد نه اینکه رها باشد/مسئولین باید جلوی خرد شدن زمین ها را بگیرند
تراب رضائی در گفتگو با خبرنگار بهجت خبر گفت: مشکل امروز کشاورزی ما مبحث مالکیت است که باید حقیقتا مسئولین کشور و نمایندگان مجلس ما برایش فکری بکنند.

به گزارش بهجت خبر از فومن، تراب رضایی از کشاورزان نمونه و چایکار کیفی کار فومنی است که در راستای معرفی کارآفرینان موفق در فومن و شفت به سراغش رفتیم و ساعتی را با او به گفتگو نشستیم که ماحصل این گفتگوی یک ساعته در سطور ذیل قابل مطالعه است.

۱-آقای رضایی سلام و عرض ادب به عنوان اولین سوال ممنون می شوم ضمن معرفی در رابطه با تاریخچه باغ خودتان  بفرمایید؟

با سلام خدمت شما و مخاطبان سایت شما باید عرض کنم این مجتمع فلاحتی چای توسط مرحوم پدرم حاج عباس آقا رضایی به انضمام مرحوم حاج علی غفاری در سال ۱۳۲۷ ایجاد شده است که از انتهای سمت چب باغ ملاحظه می فرمایید، نهال چای را این جا کاشتند که کم کم هر سال یک هکتار، دو هکتار موفق شدند این باغ چای کاری را در آن زمان و با زحمات فراوان و در نبود تکنولوژی توانستند حدود ۲۶ هکتار باغ چای به عرصه برسانند.

۲- شما خودتان از چه تاریخی در این باغ به عنوان چایکار فعالیت کردید و در عرصه تولید فعال شدید؟

خود بنده از سال ۱۳۶۸ بعد از این که از نیروی هوایی بازخرید کردم آمدم در کنار پدرم این باغ را به صورت امروزی مکانیزه کنیم و موفق شدیم با حفر چاه عمیق و لوله کشی باغ را به سیستم آبیاری بارانی مجهز کنیم و بعدا بحث مکانیزاسیون بوته ها پیش آمد که با کمک مهندسین سازمان چای آمدیم باغ به صورت مکانیزه در بیاوریم.

۳- به طور متوسط چند نفر در این باغ مشغول کارند؟

قبلا که سیستم ما دستی بود یعنی ۴۰ تا ۴۵ نفر خانم با دست برگ های چای را می چیدند البته روزمزد بودند و برداشت چای کیلو حساب بود، اما برای کندن علف های هرز کارگر مرد داشتیم که در حال حاضر به طور میانگین ۱۲ نفر حداقل ۱۰ ماه اینجا کار می کردند.

۴-در دوران آزادسازی چای چه صدماتی بر صنعت چای کشور وارد شد؟
در آن دوران مردم به چایکاری خیلی علاقه مند بودند که متاسفانه کم کم فاجعه چای در سال ۷۹ شروع شد البته این بنظر یک کودتای خزنده بود چرا که تا سال ۷۲ تاجران که چای را وارد می کردند باید درصدی از چای ایرانی را می خریدند یعنی ۶۰ درصد چای ایرانی ۴۰ درصد چای خارجی و بسته بندی چای خارجی هم برای آن هایی که چای خارجی خور بودند البته در آن سال ما چیزی حدود ۱۰۰ هزار تن تولید چای مصرف داشتیم که حدود ۷۰ هزار تن تولید داشتیم پس ما ۳۰ هزار کسری داشتیم که این کسری ها را با واردات پوشش میدادیم.

۵-طعم چای خارجی از چه زمانی وارد ذائقه مردم شد؟

طی آن کودتای خزنده از سال ۷۲ تا سال ۷۸ درصد اختلاط چای ایرانی با چای خارجی عوض شد و ذائقه مردم ایران در یک دوره ۸ ساله برگشت به سمت چای خارجی که در سال ۷۹ آمدند چای را رها کردند که می گویند آزاد سازی ولی من می گویم رهاسازی بله رها کردند بعد از آن آمدند سازمان چای را منحل کردند سازمانی آوردند به نام سازمان تعاون روستایی و در همان سال باغمان آفتی افتاد به جانش که ما خیلی تلاش کردیم بتوانیم آفت را نابود کنیم که اوج آن فاجعه آزاد سازی که تاکید می کنم من می گویم رهاسازی چای سال ۸۳ بود که این نمونه بوته در اینجا هست که به شما نشان می دهم کل باغ نمی صرفید و ما باغ را رها کردیم من به نظرم در سال ۱۳۸۳ از ۳۲ هزار هکتار به جرات می توانم بگویم که حداقل ۱۶و ۱۷ هزار هکتار باغ چای نابود شد هر کدام حداقل ۵۰ و ۶۰ سال قدمت داشت که فاجعه آن سال ۸۳ بود که اصلا چایکاری اقتصادی نبود برای ما کیلویی ۱۰۰ تومان هزینه بر می داشت که برای همین سال بعد وقتی دو چین برداشت کردیم دیدیم اقتصادی نیست باغ را رها کردیم و دوباره دولت وقت آمد گفت می خواهیم بخریم ما هزینه کردیم باغ را آباد کردیم یعنی اگر این باغ آباد نمی شد، یک نمونه از بوته چای مرحوم پدرم بنفش رنگ هست که ما اصطلاحا می گویم ریحان چایی و اگر آباد نمی کردیم کل بوته های باغ ما در واقع تبدیل به درخت می شدند.

۶- از کیفیت چای ایرانی برایمان کمی توضیح بدهید؟

از سال ۸۳ به بعد با تبلیغات خوب صدا و سیما و پخش مستند از کشور های صنعت چای که روزانه به خاطره آب و هوایی که آن ها دارند حداقل ۱۰ ماه می شود برداشت کرد ولی هوا به شدت گرم هست و بارانی در نتیجه آفات زیاد هست و آنها عملا سم پاشی می کردند و ده روز بعد مجددا برداشت می کردند بنابراین من نمی گویم کارشناسان گفته اند که واقعا بهترین چای دنیا چای ایران هست چرا که از هیچ گونه اسانس استفاده نمی کنیم، خود شخص من سالانه ۷ یا ۸ تن از این کود های دامی استفاده می کنم و با شخم و بلوک سعی می کنیم در کار کشاورزی اصول را رعایت کنیم با اینکه الان شخم زدن در باغ منسوخ شده ولی ما تلاش میکنیم کیفی کار کنیم.

۷- حال این روزهای صنعت چای کشور چگونه است؟

دوباره در سال ۸۴ آمدند گفتند سازمان چای برقرار شد و کم کم وضعیت بهتر شد که در دوسال اخیر به علت وضعیت صادرات چای یک رونقی پیدا کرده است ولی من می گویم هر موقع دولت وضعیت فروش نفتش مشکل می شود کشاورزی رونق می گیرد.

۸- بزرگترین دغدغه شما به عنوان یک تولید کننده و چایکار نمونه این روزها چیست؟

در هر صورت الان بزرگترین دغدغه من این است که مسئولین اقدامی بکنند چون با این روند ۲۰ سال دیگر کشاورزی ما از بین می رود چرا که بزرگترین مشکل ما بحران آب است البته علم امروز به راحتی می تواند بحران آب را مهار کند اما بحث مهمتر بحث مالکیت است ببینید من عرض کردم سال ۷۹ آفت گرفت و من تصور می کردم باغ توسط آفت از بین می رود و سال ۸۳ آن فاجعه رهاسازی پیش آمد که بعدا گفتم یک روزی خود دولت این باغ ها را نابود می کند که رسیدیم به سال ۸۷ مرحوم پدرم به رحمت خدا رفت و بعد دیدیم مشکل اصلی مبحث مالکیت است پس ابتدا آفت بود بعد دولت و نهایتا مالکیت که اتفاقی حروف اول اینها را کنار هم گذاشتیم آدم درآمد که به دست بشر کشاورزی نابود می شود البته به دور از مزاح بزرگترین مشکل مالکیت است چرا که وقتی این باغ به وجود آمد پنج سال بعد بنده به دنیا آمدم البته لازم هست تاکید کنم رهبر فقید انقلاب جمله زیبایی را فرمودند که لازم است توجه بفرمایید کشاورزی محور استقلال و خودکفایی استقلال کشور است که شما باید درست بیاندیشید و البته مسئولین مملکت باید این موضوع را جدی بگیرند.

۹- آیا با توجه به شرایط سخت اقتصادی کشور می توان در عرصه تولید موفق بود و اشتغال ایجاد کرد؟

رهبرفرزانه کشور ما فرمود: این کشور ظرفیت دارد ۲۰۰ ملیون نفر را تغذیه کند و این کار قطعا شدنی هست البته یک همت عالی می خواهد، مشکل آب داریم ولی علم روز این را مرتفع کرده است، شما در همین چایکاری ببینید ما ماشالله دانشمند کم نداریم، مواد اولیه هم که داریم، چاه را که داریم، آب پاش ها را امروزه خودمان می سازیم که بهتر از آب پاش های کانادایی است، ما یک روزی با ژاله ۵ شروع کردیم الان صد ها برابر از آن بهتر آمده است، اصلا زاویه زن آوردیم که جاهای که بوته چایی نیست، همان جاها را نپاشد پس دانش را داریم که امروز می گویند شرکت دانش بنیان و رشته آب هم داریم کم نداریم، فقط همت می خواهد، به نظر من بانک کشاورزی بیاید در رشته تخصصی خودش خدمات انجام بدهد نه در کار ساخت و ساز، بیایند جلوی خشک شدن زمین را بگیرند در هر صورت دغدغه من و خیلی از کشاورزان همین است تا کشاورزی به اعتلا برسد و قطعا دغدغه دلسوزان نظام هم همین است.

۱۰- توصیه شما به چایکارانی که بیشتر حجمی کار می کنند تا کیفی چیست؟

ببینید کیفی کاری خیلی خوب است اما مسئله اینجاست که کشاورز هنوز باور ندارد و می گوید آن شوکی که به من وارد شد ممکن است مجددا اتفاق بیفتد بنابراین حجمی کار می کند، در واقع هنوز باور ندارد البته هزینه ها امروز سنگین است مثلا عرض کردم فکر نکنم بیشتر از ۵ باغدار بزرگ امروز بیایند پای بوته ها را شخم بزنند چرا که امروزه شخم منسوخ شده است در صنعت کشاورزی و در صنعت چای که این ها هزینه هستند و هنوز کشاورز به این جا نرسیده است و اعتماد ندارند و فکر می کنند مثلا سال دیگر کشاورزی سقوط می کند. البته ما خودمان از روز اول که آمدیم در کنار مرحوم پدرم کار کنیم در واقع خودشان کیفی کار بودند، من به تبع از او یاد گرفتم بعدا سازمان چای، اقایان مهندسین تشویق کردند خب قطعا به مراتب بهتر است و هزینه بالا است اما در می آورد هزینه خود را و آن می شود نهایتا عادت شما که نظر من این است که یک بار بیایم یک قطعه ای را کیفی کار کنیم، بیاییم ببینیم چه طور است چیزی را از دست نداده ایم ولی من بیشتر نظرم این است کشاورز هنوز به اعتماد نرسیده یعنی از سال ۷۹ که اوج فاجعه تا ۸۳ بود باعث بی اعتمادی گردیده است.

۱۱- از نظر شما برای ارتقای وضعیت صنعت چای چه باید کرد؟

من می گویم چای باید آزاد باشد نه اینکه رها باشد، دولت ها باید به سیستم نظارت کنند شما ببینید پس از آن رهاسازی که گفتم کودتای خزنده بسیاری از باغات رها شد و تبدیل به جنگل گردید حالا درصدی هم مجددا در سال های اخیر احیا شده اما تصور کنید باغ های که در دو پلاک آن طرف تر رها شده است را با چه هزینه ای می توان احیا کنید مثلا دولت وام بدهد با کدام نیرو می شود آن شده درخت را برید، فقط می شود با اره موتوری برید یا ریشه کن کرد لذا چنین چیزی وجود ندارد من از اول گفتم چای باید آزاد باشد و یک رقابتی ایجاد شود در بخش دولتی و در بخش خصوصی، البته الان در کل گیلان و مازندران ۱۰ تا ۱۵ کارخانه حداکثر هستند که به صورت استاندارد دارند علمی و کیفی کار می کنند.البته این حمایت دولتی نیست و در واقع یک رانتی هست که دولت می دهد و باید گفت آخرش چه؟ ۳۰درصد به ۷۰ درصد نمی دانم ۲۰درصد به ۸۰ درصد آخرش چیست؟ و تا کحا باید برود در واقع از جیب ملت دارد می رود، این حمایت ها را می گویم بنابراین چای باید آزاد باشد نه رها البته باید تلاش کرد و با توجه به تبلیغات صدا وسیما که الحق خیلی خوب بود ذائقه مردم برگشته، خیلی از مردم به چای ایرانی رجوع کردند، به دلایلی که چای بکر اسانس ندارد، از سموم استفاده نمی شود، حالا چای وارد کنید ما که ادعا نداریم که ۱۹۰ هزارتن تولید می کنیم، ما در بهترین شرایط در سال ۷۸ حدود ۷۰ هزار تن تولید داشتیم، من می گویم ۷۰ هزار تن تولید کردیم، آن سال ۱۱۰ هزار تن مصرف ما بود پس ما ۴۰ هزارتن کسری داشتیم که وارادت معمولا و تبعا صورت میگیرد، من با اینجا مشکل دارم چرا که تاجر وارد کننده باید می آمد این چای را می گرفت و با اختلاط عرضه می کرد در هر صورت چای باید آزاد باشد و دولت نظارت داشته باشد، وقتی وام می دهند یک فرصت یکساله بدهند تا وام گیرنده این چای را بفروشد، این جا است که پای دلال و واسطه به میان میاید و فرد بدهکار چون که زودتر می خواهد قسط بانک را بدهد تا سود بالا نپردازد پس حاصل چای می رود دسته دلال و واسطه پس بانک فرصت بدهد، ما آن قدر تولید نداریم که نگران باشیم و چای ایرانی باید تاج سری باشد چرا که کیفیت عالی و طعم هم عالی است و هیچ مواد افزودنی نداریم ببینید ما امروز حدود ۳۰ هزار تن تولید چای خشک داریم آن موقع که ۶۰ تا ۷۰ هزار تن چای داشتیم من می گویم هر چه واردات می خواهید انجام شود اما از کانال رسمی که مالیات و عوارض گمرکش پرداخت گردد، کنترل کیفی گردد تا آلودگی نداشته باشد، اسانس نداشته باشد چرا که ما باید به فکر سلامتی مردم باشیم.

 

۱۲- اگر حرف یا نکته خاصی دارید در پایان ممنون  می شوم بفرمایید؟

لازم است بگویم چهار سال قبل یک مصاحبه را در اینترنت دیدم که با یک دختر جوان که در دامداری در اسکاتلند فعالیت داشت مصاحبه می کردند، خبرنگار از او پرسید چقدر ملک دارید گفت ۱۵۰ هکتار و گفت چقدر دام دارید گفت ۸۵۰ راس دام که ۵۰۰ تا پرواری است و ۳۵۰ تا شیری که گوساله به معنای واقعی کلمه سر یکسال ذبح می شود، خبرنگار گفت خوشا بحال همسرت آن خانم دامدار گفت هر کسی نمی تواند همسر من بشود و من نامزد دارم که در دو پلاک مجاور زمین ما خود او هم دامدار است خبرنگار پرسید او چقدر زمین دارد گفت ۶۵۰ هکتار خب پدر این خانم مرحوم شده بود که این ملک به این خانم رسیده بود و نماینده دولت هم آمده بود که این خانم دو برادر داشت که هر کدام دنبال مشغله خودشان بودند که یکی مهندس آی تی در لندن است و دیگری کارمند سازمان ملل در لندن است و دولت این اختیار را به من داد که من این دامداری و این ملک را به صورت یکپارچه اداره کنم جالب این است که در اسکاتلند در ۲۰۰ سال قبل کوچکترین مرتع دامداری ۱۵۰ هکتار بوده که پس از ۲۰۰ سال باز اتفاقا همین مساحت حفظ شده بود که دولت به آن دو برادر هر کدام یه مجسمه گاو طلایی به ارزش ۲۰ هزار پوند می دهد و باغ را به این خانم واگذار می کند و در عوض این خانم ۴۰ هزار پوند بدهکار سیستم بانکی می شود و این خانم در چهل سال بدون بهره بانکی باید این بدهی را بپردازد و این خانم با همسرش ازدواج کرد که این ۱۵۰ هکتار با آن ۶۵۰ هکتار می شود ۸۰۰ هکتار بنابراین مشکل امروز کشاورزی ما مبحث مالکیت است که باید حقیقتا مسئولین کشور و نمایندگان مجلس ما برایش فکری بکنند.

انتهای پیام

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.