به گزارش بهجت خبر از فومن، تراب رضایی از کشاورزان نمونه و چایکار کیفی کار فومنی است که در راستای معرفی کارآفرینان موفق در فومن و شفت به سراغش رفتیم و ساعتی را با او به گفتگو نشستیم که ماحصل این گفتگوی یک ساعته در سطور ذیل قابل مطالعه است.
۱-آقای رضایی سلام و عرض ادب به عنوان اولین سوال ممنون می شوم ضمن معرفی در رابطه با تاریخچه باغ خودتان بفرمایید؟
با سلام خدمت شما و مخاطبان سایت شما باید عرض کنم این مجتمع فلاحتی چای توسط مرحوم پدرم حاج عباس آقا رضایی به انضمام مرحوم حاج علی غفاری در سال ۱۳۲۷ ایجاد شده است که از انتهای سمت چب باغ ملاحظه می فرمایید، نهال چای را این جا کاشتند که کم کم هر سال یک هکتار، دو هکتار موفق شدند این باغ چای کاری را در آن زمان و با زحمات فراوان و در نبود تکنولوژی توانستند حدود ۲۶ هکتار باغ چای به عرصه برسانند.
۲- شما خودتان از چه تاریخی در این باغ به عنوان چایکار فعالیت کردید و در عرصه تولید فعال شدید؟
خود بنده از سال ۱۳۶۸ بعد از این که از نیروی هوایی بازخرید کردم آمدم در کنار پدرم این باغ را به صورت امروزی مکانیزه کنیم و موفق شدیم با حفر چاه عمیق و لوله کشی باغ را به سیستم آبیاری بارانی مجهز کنیم و بعدا بحث مکانیزاسیون بوته ها پیش آمد که با کمک مهندسین سازمان چای آمدیم باغ به صورت مکانیزه در بیاوریم.
۳- به طور متوسط چند نفر در این باغ مشغول کارند؟
قبلا که سیستم ما دستی بود یعنی ۴۰ تا ۴۵ نفر خانم با دست برگ های چای را می چیدند البته روزمزد بودند و برداشت چای کیلو حساب بود، اما برای کندن علف های هرز کارگر مرد داشتیم که در حال حاضر به طور میانگین ۱۲ نفر حداقل ۱۰ ماه اینجا کار می کردند.
۴-در دوران آزادسازی چای چه صدماتی بر صنعت چای کشور وارد شد؟
در آن دوران مردم به چایکاری خیلی علاقه مند بودند که متاسفانه کم کم فاجعه چای در سال ۷۹ شروع شد البته این بنظر یک کودتای خزنده بود چرا که تا سال ۷۲ تاجران که چای را وارد می کردند باید درصدی از چای ایرانی را می خریدند یعنی ۶۰ درصد چای ایرانی ۴۰ درصد چای خارجی و بسته بندی چای خارجی هم برای آن هایی که چای خارجی خور بودند البته در آن سال ما چیزی حدود ۱۰۰ هزار تن تولید چای مصرف داشتیم که حدود ۷۰ هزار تن تولید داشتیم پس ما ۳۰ هزار کسری داشتیم که این کسری ها را با واردات پوشش میدادیم.
۵-طعم چای خارجی از چه زمانی وارد ذائقه مردم شد؟
طی آن کودتای خزنده از سال ۷۲ تا سال ۷۸ درصد اختلاط چای ایرانی با چای خارجی عوض شد و ذائقه مردم ایران در یک دوره ۸ ساله برگشت به سمت چای خارجی که در سال ۷۹ آمدند چای را رها کردند که می گویند آزاد سازی ولی من می گویم رهاسازی بله رها کردند بعد از آن آمدند سازمان چای را منحل کردند سازمانی آوردند به نام سازمان تعاون روستایی و در همان سال باغمان آفتی افتاد به جانش که ما خیلی تلاش کردیم بتوانیم آفت را نابود کنیم که اوج آن فاجعه آزاد سازی که تاکید می کنم من می گویم رهاسازی چای سال ۸۳ بود که این نمونه بوته در اینجا هست که به شما نشان می دهم کل باغ نمی صرفید و ما باغ را رها کردیم من به نظرم در سال ۱۳۸۳ از ۳۲ هزار هکتار به جرات می توانم بگویم که حداقل ۱۶و ۱۷ هزار هکتار باغ چای نابود شد هر کدام حداقل ۵۰ و ۶۰ سال قدمت داشت که فاجعه آن سال ۸۳ بود که اصلا چایکاری اقتصادی نبود برای ما کیلویی ۱۰۰ تومان هزینه بر می داشت که برای همین سال بعد وقتی دو چین برداشت کردیم دیدیم اقتصادی نیست باغ را رها کردیم و دوباره دولت وقت آمد گفت می خواهیم بخریم ما هزینه کردیم باغ را آباد کردیم یعنی اگر این باغ آباد نمی شد، یک نمونه از بوته چای مرحوم پدرم بنفش رنگ هست که ما اصطلاحا می گویم ریحان چایی و اگر آباد نمی کردیم کل بوته های باغ ما در واقع تبدیل به درخت می شدند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰